جدول جو
جدول جو

معنی حسن علامی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن علامی
(حَ سَنِ عَلْ لا)
ابن محمد سنجری هندی دهلوی صوفی. در 736 هجری قمری درگذشت. او راست: ’فوائد الفوائد’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 285). و رجوع به حسن دهلوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ مِ)
ابن جعفر بن حسن بن نجم الدین اعرج عاملی کرکی امامی، ملقب به بدرالدین و درگذشتۀ 933 هجری قمری او راست: شرح شاطیبه جزریه و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 288)
ابن علی بن احمد حایینی شیعی امامی. درگذشتۀ 1135 هجری قمری رجوع به حسن بن علی بن احمد عاملی حایینی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَ لَ)
ابن علی بن حسن بن عمرالاشرف بن زین العابدین علوی هاشمی، مکنی به ابومحمد اطروش. سومین پادشاه علویان طبرستان است. در 225 هجری قمری متولد و پس از قتل محمد بن زید در 287 هجری قمری به امامت زیدیان طبرستان منصوب شد. و چون مغلوب گردید، سیزده سال در دیلم بزیست و مردم آنجا را از مجوسیت به اسلام خواند و زیدی کرد و لشکری از ایشان تهیه نمود و به طبرستان حمله کرد و آن را در 301هجری قمری گشود و لقب ناصر گرفت و چون کر بود به اطروش معروف شد. در آمل به سال 304 هجری قمری درگذشت. او راست: ’الاذان و الاقامه’، ’اصول الزکاه’، ’الایمان و النذور’، ’بیع امهات الاولاد’، ’الحدود’، ’الرهن’، ’الشفعه’، ’الصلاه’، ’الصیام’، ’الطهاره’، ’السیر’، ’الغصب’، ’الاقامه’ و ’المناسک’. (هدیه العارفین ج 1 ص 269)
ابن محمد بن اسماعیل بن زید. معروف به داعی کبیر و حسن بن زید. رجوع به حسن طبری بن محمد بن اسماعیل شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ)
ابن حمزه بن محمد شیرازی صوفی ساکن قدس و درگذشتۀ پیرامون 697 هجری قمری است. او راست: ’تحفهالاحرار’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 283)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ)
ابن عباس بن محمدعلی نجفی کربلایی. او راست: تنقیح المقال فی علم الرجال و شرح صحیفۀ سجادیه که در مشهد خراسان در 1105 هجری قمری نگاشته است. (ریحانه الادب) (ذریعه ج 4 ص 466)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ جُلْ لا)
ابن احمد بن محمد طبری بغدادی شافعی. فقیه، درگذشتۀ 375 هجری قمری او راست: ’المدخل فی الجدل’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 271)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ حَ)
ابن محمد بن حسن. برادر حسین حلیمی بود. (تاج العروس، مادۀ ح ل م)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عِ)
او راست: الانوارالسنیه الماحیه لظلام المنکرین علی الحضرهالمهدیه (مهدی سودانی درگذشتۀ 1302 هجری قمری). چ سودان در سال 1302 هجری قمری (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ)
ابن احمد بیهقی مکنی به ابوعلی. او راست: ’ولات خراسان’ و ’نتف الطرف’. (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَبْ با)
ابن جعفر بن عبدالصمد. پسر متوکل خلیفۀ عباسی بود. (477- 554 هجری قمری) او راست: ’سرعهالجواب’. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عُ جَ)
ابن علی مکی حنفی. درگذشتۀ 1100 هجری قمری او راست: الاجوبه المرضیه و سه کتاب دیگر که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 294) یاد شده است
لغت نامه دهخدا
(حَسَ نِ عِ)
ابن محمد بن علی، مکنی به ابوعلی حلبی. شاعر. درگذشتۀ 803 هجری قمری او راست: الدرالنفیس و جز آن که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 287) آمده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَفْفا)
ابن عبدالله عثمانی مصری. او راست: ’تذکرهالانام به من تولی مصر فی الاسلام’ که در 965 هجری قمری نگاشته است. (هدیهالعارفین ج 1 ص 210) (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَ)
ابن علی بن عبدالله قراچه داغی. (ذریعه ج 3 ص 60 و 205)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
حسن بن علی بن سعید عمانی، مکنی به ابومحمد. وی مقری بود و پس از سال 500 ه. ق. ساکن مصر گشت. او راست: 1- المرشد. 2- الوقف و الابتداء. (از معجم المؤلفین از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 223)
ابن علی بن ابوعقیل محمد شیعی امامی. درگذشتۀ 167 هجری قمری او راست: کتاب ’الکروالفر’، ’التمسک بحبل الرسول’. (روضات ص 167 و 168) (هدیهالعارفین ج 1 ص 265)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ حِ)
کراده. پزشک و جراح از مهاجرین عرب به آمریکاست. او راست: ’مذکره الجیب الطیبه’ چ مصر بی تاریخ در 109 صفحۀ کوچک. (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
پرنده ی آبزی مهاجر، کشیم کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی